خرید بازی Alone in the Dark اکانت قانونی PS5
بازیهای ترسناک بقا محور باکیفیت این روزها به صورت محدود بر روی کنسولها یافت میشوند و به راحتی میتوان دلیل آن را درک کرد. با قویتر شدن سختافزار و افزایش انتظارات گیمرها، ساختن دنیایی بزرگ و زیبا پر از پازلهای درگیرکننده، موجودات ترسناک و داستانهای متقاعدکننده، یک کار فزاینده و سخت است.
اما این کاری است که استودیوی Atari’s Eden Games با شجاعت با Alone in the Dark، یک بازی ماجراجویی جاه طلبانه که در پارک مرکزی نیویورک و اطراف آن جریان دارد، به عهده گرفت. تنها در تاریکی (فقط به طور اسمی با پیشینیان ژانر خود مرتبط است) داستان یک محقق ماوراء الطبیعه را دنبال می کند که در ساختمانی در حال سوختن از خواب بیدار می شود و نمی تواند به یاد بیاورد که کیست یا چگونه توسط افرادی تهدید و محاصره شده است.
او به زودی متوجه می شود که اسم او ادوارد کارنبی است، یک مرد سرسخت و بد دهان که در برخی از فعالیت های شیطانی وارد شده است. هنگامی که او از آسمانخراش در حال ریزش خارج میشود، با سارا ملاقات میکند و آنها به پارک مرکزی فرار میکنند تا رمز و راز پسزمینه شخصیت بازی یعنی ادوارد را با هم دیگر پیگیری کنند.
همگی انتظار یک شروع جالب و انگیزه بخش در بازیهای ترسناک را داریم ولی در بازی Alone in the Dark دوباره با یک فرد فراموش شده دیگر آشنا شدیم که با شیاطین مبارزه می کرد و سنگی شبح وار را به اطراف با خود حمل می کرد. تقریباً هر بار که قهرمان زخم خورده ما دهانش را باز می کند، می توانید روی شنیدن کلمات “f***” یا “s***” حساب کنید پس با صدای کم بازی را تجربه کنید چون زیاد قرار است این کلمات را بشنوید.
شرم آور است که عمق بیشتری در داستان بازی Alone in the Dark وجود ندارد، اما این فقط داستان خسته کننده نیست که ما را از آن ناامید می کند. بسیاری از ایدههای خلاقانه در پارک مرکزی بازی وجود دارد، اما تعداد کمی از آنها آنطور که باید کار میکنند و بیشتر آنها در انتقال تجربه خوب شکست خوردهاند. در نتیجه، بازی هم از نظر داستانی و هم از نظر گیم پلی با همدیگر تضاد و ناسازگاری دارند.
توسعه دهندگان بازی Alone in the Dark توانسته اند افکت های آتش های داخل بازی را به خوبی پیاده سازی کنند و حتی از آتش در بازی برای روشنایی و از بین بردن تاریکی بعضی مکان ها یا حتی برای حل کردن بخشی از پازل های مخصوصاً آخر بازی و با مبارزه کردن با دشمنان بسیار کاربر دارد، توسعه دهنده از بابت توسعه پرکاربرد ترین مکانیک بازی توانسته به خوبی بر بیاید.
مشکل اینجاست که آتش تنها راه برای کشتن دشمنان است (نام دشمنان داخل بازی “Humanz”) که در ابتدا جالب است اما به سرعت خسته کننده می شود. اگرچه، روش های مختلفی وجود دارد که می توانید برای از بین بردن دشمنان خود از آنها استفاده کنید مثل استفاده از کوکتل مولوتف، منفجر کردن ماشین ها، استفاده از مشعل های موقت، برخورد هیولاها با وسایل در حال سوختن و اسلحه شما که (شما فقط یک اسلحه در طول بازی دارید) در برابر آنها بی فایده است. مگر اینکه، یعنی، مایع قابل اشتعال را روی مهمات خود بریزید تا “گلوله های آتش” ایجاد کنید. حتی در این صورت، فقط میتوانید هیولاها را با ضربه مستقیم به «شکافهایشان» بکشید، که زخمهای آتشین بر بدنشان ایجاد می کند. بیشتر اوقات، دسترسی به مواد منفجره به شدت محدود شده است، که به این معنی است که موثرترین و ثابت ترین راه برای کشتن هیولاها در Alone in the Dark حمله کردن به آنها با وسایل در حال سوختن است.
برخلاف سری Resident Evil که جعبههای ذخیرهسازی را برای دسترسی سریع به اقلام ذخیره شدهتان در انواع نقاط بازی پراکنده کرده است، بازی Alone in the Dark شما را به چند جیب کوچک در ژاکت لباس شخصیت اصلی محدود میکند. هر طرف از جیب های ژاکت فقط می تواند دسته خاصی از اقلام را در خود جای دهد. دستکاری آیتمها در بازیهای ویدیویی میتواند به اندازه کافی دست و پا گیر باشد. ترکیب آیتم ها برای ساخت موارد جدید، که بخش اصلی بازی است، نیز خسته کننده است. به طور مثال برای ساخت کوکتل مولوتو شما نمی توانید ابتدا بطری را انتخاب کنید و حتما در ابتدا باید فتیله را انتخاب کرده باشید.
در ابتدای بازی Alone in the Dark، متوجه میشویم که قهرمان ژاکتپوش ما میتواند با اشیایی که در جهان بازی یافت میشود، درها را بشکند. گاهی اوقات کار می کند و گاهی اوقات نه. این تا حدی به این دلیل است که تعریف کنترلها در بازی به خوبی انجامک نشده است و تا حدودی به این دلیل که تشخیص برخورد و فیزیک در Alone in the Dark به خوبی کار نمیکند. گاهی اوقات درها با اولین ضربه نیمع شکسته می شوند و نیاز است دوباره به آنها ضربه بزنید، مواقع دیگر، آنها در به هیچ وجه شکسته نمی شوند و شما را مجبور میکنند که آنها را با ناامیدی منفجر کنید. اما همین روش هم در بعضی نقاط بازی ضعیف عمل می کند به طور مثال در تونل های فاضلاب زیر سنترال پارک شهر برای منفجر کردن یک در فلزی اگر بطری مواد منفجره را به لوله های در بچسبانید و از دور به آن شلیک کنید در منفجر نمی شود ولی اگر بطری را پرتاب کنید و در هوا به آن شلیک کنید در منفجر می شود. این نشان از اینست که توسعه دهنده به همه راه های منفجر شدن درها فکر نکرده است و بازیکن را محدود به تفکرات خود کرده است.
Alone in the Dark از ترکیبی عجیب از نماهای سوم و اول شخص استفاده می کند و هر دوی آنها با این واقعیت که بازی شما را مجبور می کند بین آنها دوربین خود را تغییر دهید، کمی آزاردهنده خواهد بود. مبارزات Melee فقط به صورت سوم شخص قابل انجام است، اما شما فقط می توانید سلاح خود را به صورت اول شخص شلیک کنید. به جلو و عقب رانده شدن بین این دو در حین حل پازل و مبارزه با موجودات باعث دست و پاگیر بودن در سرعت کافی برای مبارزات خواهد بود.
اما حتی بدون مشکل پرسپکتیو سوم و اول شخص، سیستم مبارزه بازی بیشتر آزاردهنده است تا دوربین. یک اسلحه سرد، مانند بیل یا تبر را بردارید، و از ماوس برای تاب دادن آن استفاده خواهید کرد. این ایده خوبی است که در نهایت به احساس دست و پا چلفتی و عدم دقت منجر می شود. اما همین استفاده از اسلحه های سرد داخل بازی شما را در نهایت به دلیل عدم دقتشان کلافه می کنند و باعث می شود که به همان اسلحه های گرم خود بر گردید.
حرکت کارنبی در اطراف پارک مرکزی یک تجربه خسته کننده است و قرار دادن او در پشت فرمان نیز به همان اندازه بد است. ماشینهای بازی Alone in the Dark وزن درستی ندارند و در نتیجه به طرز عجیبی کار میکنند و رانندگی در بازی سرگرمکننده نیست. متأسفانه، تنها سه مدل ماشین اصلی وجود دارد؛ تاکسی، ماشین پلیس و چیزی که شبیه یک مرکوری کوگار 1985 است و همه آنها شبیه جعبه های مقوایی هستند و از نظر مدل سازی و تکسچر به خوبی کار نشده اند و ممکن است تو دل شما بزنند.
بازیکنان رایانه شخصی مزیت استفاده از طرح کنترل صفحه کلید/موس یا کنترلر بازی برای Alone in the Dark را دارند و همه کلیدها را می توان به دلخواه تغییر داد. به طور کلی، تعداد زیادی گزینه سفارشی سازی در نسخه رایانه شخصی وجود دارد از جمله نور و سایه، پوشش گیاهی، وضوح و سایر حالت های آماده به کار.
شاید با پیشبینی اینکه گیمرها بخواهند بخشهای زیادی از بازی را رد کنند، Alone in the Dark دارای یک سیستم منوی هوشمندانه شبیه به DVD است که به شما امکان میدهد تا در صورت تمایل تا ابتدای آخرین سطح، سریع به جلو بروید. با انجام این کار، یک بخش بازخوانی نرم و مشابه آنچه ممکن است در یک درام تلویزیونی اپیزودیک ببینید، به نمایش در می آید. در حالی که هیچ چیز اپیزودیک خاصی در مورد ساختار داستانی Alone in the Dark وجود ندارد، این یک افزودنی جالب است که به شما امکان می دهد برخی از بخش های دردسرساز بازی را دور بزنید. این هم چیز خوبی است، زیرا بخشهایی از Alone in the Dark وجود دارد که کاملاً غیرمعمول و خستهکننده هستند.
برخی از پازلها در Alone in the Dark به خوبی طراحی شدهاند، اما بسیاری از آنها یا غیرقابل درک هستند و بعضی دیگر همراه با باگ هستند که در آنجا شما را حسابی کلافه خواهد کرد.
اگر طرفدار بازی ترسناک هستید و می خواهید این بازی را تجربه کنید باید بدانید که با یک بازی خسته کننده و با پایان بندی مصحک طرف هستید که در پایان خستگی های شما برطرف نمی شود و بلکه پشیمان می شوید که چرا این بازی را تجربه کردید. پس بدانید که این بازی داستانی ضعیف و گیم پلی به همراه مکانیک سخت و خشک دارد که به اتمام رساندن این بازی را برای شما چالش برنگیر (از نوع بدش) می کند و البته بعضی از پازل های باگ دار بازی تا سخت آن که باید ساعت ها برای گذر از آنها وقت بگذرانید هم در نظر بگیرید.
پس از خرید و پرداخت آنلاین اکانت بازی در تلگرام به همراه آموزش نحوه استفاده تحویل شما می گردد.
براي اطلاعات بيشتر مي تونيد با فروشگاه تماس بگيريد و يا در تلگرام WolfLandShopp@ پيام بديد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.